سگ کشی 2 برادر قصاب در تهران + جزئیات تکان دهنده
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۷۰۶۹۹۸
به گزارش خبرنگار جنایی رکنا، چند روز قبل پسر جوانی داخل خانه اش نشسته بود که 2 برادر وارد خانه اش شده و پس از درگیری و زخمی کردن پسر جوان که ساسان نام دارد سگش را از خانه به بیرون پرت کردند و سپس از خانه خارج شدند.
پسر جوان به اداره پلیس رفت و ادعا کرد که در خانه اش در حال استراحت بوده که ناگهان زنگ خانه به صدا در آمد، وقتی در را باز کردم 2 جوان زورگیر با چاقو و قمه وارد خانه شدند وقصد سرقت وسایل داخل خانه و سگم را داشتند که در برابر آنها مقاومت کردم و زورگیران سگم را به پایین پرت کردند که باعث مرگش شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ساسان ادامه داد: آنها با چاقو ضربه ای روی کتفم زدند پس از کتک کاری هایشان از خانه خارج شدند.
دستگیری 2 برادر قصاببدین ترتیب تیمی از ماموران پلیس به دستور بازپرس پرونده از دادسرای ویژه سرقت برای تحقیق وارد عمل شدند و پس از تحقیقات میدانی 2 پسر جوان که با هم برادر هستند در مغازه قصابی که دارند شناسایی شده و دستگیر شدند که در تجسس ها مشخص شد ساسان سناریوی زورگیری داستانسرایی کرده و سعی بر تغییر مسیر تحقیقات پلیسی داشته است.
یکی از 2 برادر که در این پرونده دستگیر شده است در تحقیقات پلیسی گفت: ساسان را به باد کتک گرفتیم اما ما قصد زورگیری و سرقت نداشتم و همه این اتفاقات بخاطر دفاع ازمادرم بود.
وی افزود: مادر در طبقه دوم این ساختمان در منطقه صادقیه زندگی می کند و ساسان همسایه طبقه سوم است و مادرم همیشه به خاطر وجود سگ درخانه سعید شکایت داشت تا اینکه روز حادثه همسایه ها با من و برادرم که قصاب هستیم تماس گرفتند و متوجه شدیم حال مادرمان بد شده و بیهوش شده است.
پسر جوان ادامه داد: به سرعت به خانه رفتیم و متوجه شدیم مادرمان برای خرید از خانه خارج شده بود و وقتی به خانه باز می گردد با توجه به اینکه خرید کرده و پس از حضور در خانه در را پشت سرش نبسته و سگ ساسان از طبقه بالا وارد خانه مادرم شده و وقتی مادرم وقتی در برابر سگ ساسان قرار میگیرد از ترس بیهوش شده و روی زمین می افتد.
انتقام گیری عجیبوی گفت: همین کافی بود تا با برادرم تصمیم به ادب کردن ساسان بگیریم و به در خانه اش رفتیم و وقتی او را به باد کتک گرفتیم برای اینکه برای او در عبرت شود با چاقو روی کتفش ضربه ای زدیم تا هر وقت خواست به سراغ سگ برود یاد زخمش بیفتد و در ادامه سگش را به بیرون پرت کردیم .
پسر جوان ادامه داد: ساسان ماجرای زورگیری را به دروغ مطرح کرده و هیچ سرقتی در کار نبوده است.
بنا بر این گزارش، 2 برادر برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران پلیس آگاهی تهران قرار گرفته و تحقیقات تکمیلی ادامه دارد.
منبع: رکنا
کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو کرونا جنایی درگیری پلیس چاقو سرقت حادثه اخبار حوادث پسر سگ همسایه عجیب برادر عکس ایران دختر مرد ساعت فیلم ماه پسر کرونا پلیس پسر جوان خانه اش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۷۰۶۹۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماشاالله قصاب کیست و کجاست؟ (+عکس)
ماشاالله قصاب از جمله نامهایی است که با ماجرای اشغال سفارت آمریکا گره خورده و پس از فعالیتهای پر حرف و حدیثی در ابتدای انقلاب به یکباره کمرنگ و ناپدید شد. برخی خبرها حاکی از درگذشت او در دههی نود است.
مهدی یزدانی خرم، نویسنده، در صفحهی اینستاگرام خود نوشت:
یک لُمپنِ مرموز گم شده… به ماشاالله قصاب مشهور بود. مردی که نه کسی از گذشتهاش خبر داشت نه فهمید چه به سر او آمد. اما در خاطرات آدمهای اول انقلاب ۵۷ بعید است ناماش نیامده باشد.
به گزارش انصاف نیوز، یکی از مرموزترین چهرههایی که کمتر از یک سال بر میل خود راند و بعد گم شد!. میگویند فریدون فروغی فقید آن ضدابتذالِ کبیر ترانهی «حقه» یا همان «مشتی ماشالا» را دربارهی او خوانده که پر یراه هم به نظر نمیرسد. در غورم در تاریخ پی تمام گمشدهها میگردم. اما برخی از این گمشدهها چنان پررنگ بودهاند که شاید نباید گم میشدهاند، نمونهاش همین جناب که عکساش را کنار سالیوان آخرین سفیر آمریکا در ایران میبینید. ماشاالله کاشانیخواه.
در فضای وب چیز چندانی دربارهاش وجود ندارد. همینکه از ۲۵ بهمن تا اواخر تابستان سال ۵۸ مامور کمیتهی حفاظت از سفارت آمریکا میشود. در ماجرای دستگیری محمدرضا سعادتی که برای شوروی کار میکرد نقش ایفا میکند و بعد بیرونراندناش از سفارت (با سالیوان خیلی دوست شده بوده)! به دستگاه خلخالی میرود در حوزهی موادمخدر. اما ماشاالله خود اهل بخیه یا دقیقتر «بخیهها» بوده. جوری که نوشتهاند «خلخالی از دست او به تنگ آمدهبود»!
او رقیب محمد گاوینامی بوده که خود را به چریکهای فدایی منتسب میکرده و میخواسته سفارت آمریکا را در ۲۵ بهمن ۵۷ فتح کند که یزدی دستبهدامن قصاب میشود و خب قصاب گاو را زمین میزند و پیروز میدان میشود.
تاریخ پر است از آنان که از ناکجا آمدند اما حسابی اسب خود راندند. ماشاالله شد محبوب سفارت. پول میگرفت برای ویزاگرفتن. رشوه میگرفت برای ردکردن کسانیکه میخواستند از ایران بروند. او کاسب ترس، اضطراب و بینظمیای بود که درش میتازاند. جالب اینکه او «نفوذ» داشت و حتا وقتی ثابت شد در چند ماه قدرت چهها کرده و بحث محاکمهاش پیش آمد، گم شد.
مثل «زهرا خانم» آن زن انقلابی عاشق قطبزاده که ناگهان غیب شد. قصاب مرموز بود. چون از سویی صرفن عربدهکش نبود و از سویی دیگر اهل آرمان و ایدهئولوژی. تشنهی دیدهشدن بود. چهلوسه سال از گم شدن یا دقیقتر ناپدیدشدناش میگذرد. مُرده؟ در گوشهای کهنسال مشغول طی روزگار است؟ کشته شده؟ معلوم نیست و احتمالن معلوم هم نخواهدشد.
اما این مردِ زورمند با دارودستهاش در میانهی تاریخِ ما چه میکرد؟ چگونه رابطی شد بین آمریکاییها و روسها؟ چهگونه توانست مشتی ماشالای نوبری شود که گاو زمین بزند و بعدها از هر کس بپرسند بگوید «چیز چندانی از او نمیداند». قصابها تاریخ نمیسازند اما میتوانند بردهگانی شوند که تاریخ میخواهدشان…
محمد رحمانی، نویسنده در کامنتی برای این پست آقای یزدانی خرم نوشته است: مدتی در دههی شصت زندانی شده بود. هنگامی که در دههی نود به سراغش رفتم گفتند فوت شده است.
کانال عصر ایران در تلگرام